معنی فارسی nonphilosophy
B1غیرفلسفه به رویکردهای نظری اطلاق میشود که از فلسفه سنتی دوری میکنند و به بررسی ایدهها میپردازند.
A theoretical approach that avoids traditional philosophical methods and discussions.
- NOUN
example
معنی(example):
غیرفلسفه ایدهها و مفاهیم را بدون ورود به گفتوگوهای فلسفی سنتی بررسی میکند.
مثال:
Nonphilosophy explores ideas and concepts without engaging in traditional philosophical discourse.
معنی(example):
کتاب به بررسی غیرفلسفه به عنوان جایگزینی برای تفکر فلسفی تثبیتشده میپردازد.
مثال:
The book discusses nonphilosophy as an alternative to established philosophical thought.
معنی فارسی کلمه nonphilosophy
:
غیرفلسفه به رویکردهای نظری اطلاق میشود که از فلسفه سنتی دوری میکنند و به بررسی ایدهها میپردازند.