معنی فارسی nonplutocratical

B2

غیرپولکی، به حالتی اشاره می‌کند که در آن ثروت فاقد تأثیر حقوقی است و قدرت به صورت عادلانه تقسیم می‌شود.

Not characterized by the influence of wealth or rich individuals in governance.

example
معنی(example):

سیاست‌های آن‌ها به‌طور خاص برای غیرپولکی بودن طراحی شده است.

مثال:

Their policies are specifically designed to be nonplutocratical.

معنی(example):

این رویکرد غیرپولکی توانمندسازی جامعه را تقویت می‌کند.

مثال:

This nonplutocratical approach fosters community empowerment.

معنی فارسی کلمه nonplutocratical

: معنی nonplutocratical به فارسی

غیرپولکی، به حالتی اشاره می‌کند که در آن ثروت فاقد تأثیر حقوقی است و قدرت به صورت عادلانه تقسیم می‌شود.