معنی فارسی nonpolar

B1

غیرقطبی به ویژگی مولکول‌هایی اطلاق می‌شود که به طور یکنواخت بارها در سراسر خود توزیع شده‌اند و بنابراین به طور معمول با آب حل نمی‌شوند.

Referring to molecules that do not have a positive or negative pole.

example
معنی(example):

آب یک مولکول قطبی است، در حالی که روغن غیرقطبی است.

مثال:

Water is a polar molecule, while oil is nonpolar.

معنی(example):

ترکیبات غیرقطبی با آب به خوبی ترکیب نمی‌شوند.

مثال:

Nonpolar compounds do not mix well with water.

معنی فارسی کلمه nonpolar

: معنی nonpolar به فارسی

غیرقطبی به ویژگی مولکول‌هایی اطلاق می‌شود که به طور یکنواخت بارها در سراسر خود توزیع شده‌اند و بنابراین به طور معمول با آب حل نمی‌شوند.