معنی فارسی nonpolarity

B1

غیرقطبی بودن به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن مولکول‌ها بار مثبت یا منفی خاصی ندارند.

The condition of being nonpolar in terms of molecular structure.

example
معنی(example):

غیرقطبی بودن برخی مولکول‌ها بر حلالیت آنها تأثیر می‌گذارد.

مثال:

The nonpolarity of certain molecules affects their solubility.

معنی(example):

درک غیرقطبی بودن در شیمی ضروری است.

مثال:

Understanding nonpolarity is essential in chemistry.

معنی فارسی کلمه nonpolarity

: معنی nonpolarity به فارسی

غیرقطبی بودن به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن مولکول‌ها بار مثبت یا منفی خاصی ندارند.