معنی فارسی nonpopular

B2

غیر محبوب، وضعیتی که در آن چیزی به طور برجسته یا عمومیت ندارد.

Not widely liked or accepted by the general public.

example
معنی(example):

نظرات غیر محبوب او معمولاً بحث‌های جالبی را ایجاد می‌کند.

مثال:

His nonpopular opinions often spark interesting debates.

معنی(example):

این کتاب یک موضوع غیر محبوب دارد که به یک مخاطب خاص جذب می‌کند.

مثال:

The book has a nonpopular theme that appeals to a niche audience.

معنی فارسی کلمه nonpopular

: معنی nonpopular به فارسی

غیر محبوب، وضعیتی که در آن چیزی به طور برجسته یا عمومیت ندارد.