معنی فارسی nonpreferably
B1به طور غیر ترجیحی، وضعیتی که در آن انتخاب یا عمل خاصی بر اساس ترجیحات شخصی انجام نمیشود.
In a manner that does not favor any option; without preference.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور غیر ترجیحی انتخاب کرد و هر نتیجهای را پذیرفت.
مثال:
He chose nonpreferably, accepting any outcome.
معنی(example):
او به طور غیر ترجیحی عمل کرد و بر روی وظیفه تمرکز کرد تا خواستههای خودش.
مثال:
She acted nonpreferably, focusing on the task rather than her own desires.
معنی فارسی کلمه nonpreferably
:
به طور غیر ترجیحی، وضعیتی که در آن انتخاب یا عمل خاصی بر اساس ترجیحات شخصی انجام نمیشود.