معنی فارسی nonprescriptive
B1غیر نسخهای به معنای عدم الزام به پیروی از یک دستور العمل مشخص است.
Not imposing specific rules or guidelines.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
معلم از رویکرد غیر نسخهای در تدریس استفاده کرد.
مثال:
The teacher took a nonprescriptive approach to teaching.
معنی(example):
سیاستهای غیر نسخهای اجازه انعطافپذیری بیشتری میدهند.
مثال:
Nonprescriptive policies allow for greater flexibility.
معنی فارسی کلمه nonprescriptive
:
غیر نسخهای به معنای عدم الزام به پیروی از یک دستور العمل مشخص است.