معنی فارسی nonprocreative
B1غیر تولید مثل، به روابط یا روشهایی اشاره دارد که نتایج تولید مثل ندارند.
Not producing offspring or capable of procreation.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این زوج گزینه غیر تولید مثل را برای رابطه خود انتخاب کردند.
مثال:
The couple chose a nonprocreative option for their relationship.
معنی(example):
روشهای غیر تولید مثل نزدیکی میتوانند پیوندهای عاطفی را تقویت کنند.
مثال:
Nonprocreative methods of intimacy can strengthen emotional bonds.
معنی فارسی کلمه nonprocreative
:
غیر تولید مثل، به روابط یا روشهایی اشاره دارد که نتایج تولید مثل ندارند.