معنی فارسی nonprocessional
B1غیرمراسمی به معنای عدم پیروی از روشهای سنتی یا رسمی در برگزاری یک رخداد است.
Not following a formal procession; informal or unconventional.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ماهیت غیرمراسمی رویداد اجازه میدهد که انعطافپذیری بیشتری وجود داشته باشد.
مثال:
The nonprocessional nature of the event allowed for more flexibility.
معنی(example):
او یک روش غیرمراسمی برای جشن گرفتن دستاوردش انتخاب کرد.
مثال:
He chose a nonprocessional way to celebrate his achievement.
معنی فارسی کلمه nonprocessional
:
غیرمراسمی به معنای عدم پیروی از روشهای سنتی یا رسمی در برگزاری یک رخداد است.