معنی فارسی nonprofessionally

B1

به شیوه‌ای که نشان‌دهنده عدم رعایت رفتارهای حرفه‌ای باشد.

In a manner that lacks professionalism or professional standards.

example
معنی(example):

او وضعیت را به صورت غیرحرفه‌ای اداره کرد و باعث مشکل بیشتر شد.

مثال:

She handled the situation nonprofessionally, causing more problems.

معنی(example):

اگر به طور غیرحرفه‌ای عمل کنید، مشتریان ممکن است اعتماد خود را به شما از دست بدهند.

مثال:

If you act nonprofessionally, clients may lose confidence in you.

معنی فارسی کلمه nonprofessionally

: معنی nonprofessionally به فارسی

به شیوه‌ای که نشان‌دهنده عدم رعایت رفتارهای حرفه‌ای باشد.