معنی فارسی nonprofessorially
B1به شیوهای که به صورت غیررسمی یا غیرعلمی باشد.
In a manner that does not align with traditional academic or professorial communication.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به صورت غیرآموزشی صحبت کرد و از زبان ساده برای توضیح ایدههای پیچیده استفاده کرد.
مثال:
He spoke nonprofessorially, using simple language to explain complex ideas.
معنی(example):
او تحقیقات خود را به صورت غیرآموزشی ارائه داد و آن را برای همه قابل دسترس کرد.
مثال:
She presented her research nonprofessorially, making it accessible to everyone.
معنی فارسی کلمه nonprofessorially
:
به شیوهای که به صورت غیررسمی یا غیرعلمی باشد.