معنی فارسی nonproficient

B1

غیرمستعد، به معنای نداشتن مهارت یا توانایی در کار یا موضوع خاص.

Lacking the necessary skill or proficiency in a specific area.

example
معنی(example):

او در صحبت کردن به زبان فرانسوی غیرمستعد است.

مثال:

He is nonproficient in speaking French.

معنی(example):

این دانش‌آموز در ریاضی غیرمستعد شناخته شد.

مثال:

The student was deemed nonproficient in mathematics.

معنی فارسی کلمه nonproficient

: معنی nonproficient به فارسی

غیرمستعد، به معنای نداشتن مهارت یا توانایی در کار یا موضوع خاص.