معنی فارسی nonprofitablelessness
B1وضعیت یا کیفیت غیرسودآوری، اشاره به عدم تولید سود.
The state of being nonprofitable.
- NOUN
example
معنی(example):
غیرسودآوری خدمات به وضوح مشهود بود.
مثال:
The nonprofitablelessness of the service was evident.
معنی(example):
هیچکس نمیخواست در غیرسودآوری محصول سرمایهگذاری کند.
مثال:
Nobody wanted to invest in the nonprofitablelessness of the product.
معنی فارسی کلمه nonprofitablelessness
:
وضعیت یا کیفیت غیرسودآوری، اشاره به عدم تولید سود.