معنی فارسی outtravelled

B1

فعلی که بیانگر این است که کسی در سفر به مکان‌های بیشتر یا دورتر از دیگران موفق بوده است.

A past tense verb indicating that someone traveled more extensively than others.

example
معنی(example):

سال گذشته، او در طول تعطیلات از تمام همکارانش پیشی گرفت.

مثال:

Last year, she outtravelled all her colleagues during their vacation.

معنی(example):

او با بازدید از پنج کشور جدید در تابستان امسال از ما پیشی گرفت.

مثال:

He outtravelled us by visiting five new countries this summer.

معنی فارسی کلمه outtravelled

: معنی outtravelled به فارسی

فعلی که بیانگر این است که کسی در سفر به مکان‌های بیشتر یا دورتر از دیگران موفق بوده است.