معنی فارسی prevailently

B1

به طور غالب، به شیوه‌ای که نشان‌دهنده قدرت یا فراوانی باشد.

In a manner that is dominant or prevalent.

example
معنی(example):

آنها به طور غالب بر مشکلات پیروز شدند.

مثال:

They prevailed prevailently against the odds.

معنی(example):

به طور غالب، او مورد علاقه برای برنده شدن در مسابقه بود.

مثال:

Prevailently, she was the favorite to win the competition.

معنی فارسی کلمه prevailently

: معنی prevailently به فارسی

به طور غالب، به شیوه‌ای که نشان‌دهنده قدرت یا فراوانی باشد.