معنی فارسی nonprogressively

B1

غیرپیشرفت‌کننده به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن تغییر یا پیشرفت قابل توجهی رخ نمی‌دهد.

In a manner that does not show progression or development over time.

example
معنی(example):

بیمار به طور غیرپیشرفت‌کننده بهبود یافت و در طول زمان بهداشت پایداری را نشان داد.

مثال:

The patient improved nonprogressively, showing stable health over time.

معنی(example):

مهارت‌های او به طور غیرپیشرفت‌کننده توسعه یافت و بر روی ثبات به جای تغییر سریع تمرکز کرد.

مثال:

His skills developed nonprogressively, focusing on consistency instead of rapid change.

معنی فارسی کلمه nonprogressively

: معنی nonprogressively به فارسی

غیرپیشرفت‌کننده به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن تغییر یا پیشرفت قابل توجهی رخ نمی‌دهد.