معنی فارسی nonprojective

B2

غیرپروژکتوری، به معنای ویژگی‌هایی که نیاز به پیش‌بینی یا فرضیات اضافی ندارند.

Not involving projections; straightforward and easily interpretable.

example
معنی(example):

مدل به‌گونه‌ای طراحی شده بود که غیرپروژکتوری باشد تا کاربری بهتری داشته باشد.

مثال:

The model was designed to be nonprojective for better usability.

معنی(example):

عناصر غیرپروژکتوری در یک نظریه می‌توانند درک را ساده‌تر کنند.

مثال:

Nonprojective elements in a theory can simplify understanding.

معنی فارسی کلمه nonprojective

: معنی nonprojective به فارسی

غیرپروژکتوری، به معنای ویژگی‌هایی که نیاز به پیش‌بینی یا فرضیات اضافی ندارند.