معنی فارسی nonprolific

B1

غیرپراشدی به ویژگی افرادی اشاره دارد که تولید کمتری از کار یا اثر دارند.

Not producing much or being marked by a lack of productivity.

example
معنی(example):

بعد از چند سال، نویسنده به خاطر غیرپراشدی‌اش شناخته شد.

مثال:

After several years, the author was known for being nonprolific.

معنی(example):

نقاش غیرپراشدی تنها چند اثر در طول زندگی‌اش به پایان رساند.

مثال:

The nonprolific painter only completed a few works in his lifetime.

معنی فارسی کلمه nonprolific

: معنی nonprolific به فارسی

غیرپراشدی به ویژگی افرادی اشاره دارد که تولید کمتری از کار یا اثر دارند.