معنی فارسی nonpurgative

B1

غیرپارجی به مواد یا داروهایی اطلاق می‌شود که اثر پاک‌کنندگی ندارند.

Referring to a substance that does not induce purging.

example
معنی(example):

یک ماده غیرپارجی باعث پاکسازی نمی‌شود.

مثال:

A nonpurgative substance does not cause purging.

معنی(example):

پزشک یک رژیم غذایی غیرپارجی تجویز کرد.

مثال:

The doctor prescribed a nonpurgative diet.

معنی فارسی کلمه nonpurgative

: معنی nonpurgative به فارسی

غیرپارجی به مواد یا داروهایی اطلاق می‌شود که اثر پاک‌کنندگی ندارند.