معنی فارسی nonracially
B1بدون توجه به نژاد یا قومیت.
In a manner that does not take race or ethnicity into account.
- ADVERB
example
معنی(example):
سازمان ارزشها را به صورت غیرنژادی ترویج میدهد و بر وحدت تمرکز دارد.
مثال:
The organization promotes values nonracially, focusing on unity.
معنی(example):
آنها اطمینان حاصل میکنند که سیاستهایشان به صورت غیرنژادی فراگیر باشد.
مثال:
They ensure their policies are nonracially inclusive.
معنی فارسی کلمه nonracially
:
بدون توجه به نژاد یا قومیت.