معنی فارسی nonradiable

B1

غیرقابل انتشار تابش یا امواج رادیویی.

Not capable of emitting radiation.

example
معنی(example):

این ماده به خاطر ویژگی‌هایش به عنوان غیررادیواکتیو طبقه‌بندی می‌شود.

مثال:

The material is classified as nonradiable due to its properties.

معنی(example):

در برخی زمینه‌ها، مواد می‌توانند غیررادیواکتیو باشند.

مثال:

In certain contexts, substances can be nonradiable.

معنی فارسی کلمه nonradiable

: معنی nonradiable به فارسی

غیرقابل انتشار تابش یا امواج رادیویی.