معنی فارسی nonrailroader
B1غیرراهآهنی، به فردی اشاره دارد که در صنعت راهآهن مشغول به کار نیست یا به موضوعات مرتبط با راهآهن نمیپردازد.
A person not involved in the railway industry or not associated with railroad topics.
- NOUN
example
معنی(example):
او غیرراهآهنی بود و به جای آن بر روی هوانوردی تمرکز کرد.
مثال:
She was a nonrailroader, focusing on aviation instead.
معنی(example):
در بحثهای مربوط به حملونقل، او یک غیرراهآهنی محسوب میشود.
مثال:
In discussions about transport, he is considered a nonrailroader.
معنی فارسی کلمه nonrailroader
:
غیرراهآهنی، به فردی اشاره دارد که در صنعت راهآهن مشغول به کار نیست یا به موضوعات مرتبط با راهآهن نمیپردازد.