معنی فارسی nonrectangular

B2

به اشکالی اطلاق می‌شود که به صورت مستطیل نیستند، به عبارت دیگر چهار ضلع دارند، اما طول و عرضشان برابر نیست.

Not having the shape of a rectangle; often involving curves.

example
معنی(example):

طراحی غیرمستطیلی است و لبه‌های منحنی دارد.

مثال:

The design is nonrectangular, featuring curved edges.

معنی(example):

یک شکل غیرمستطیلی می‌تواند جذابیت بیشتری داشته باشد.

مثال:

A nonrectangular shape can offer more aesthetic appeal.

معنی فارسی کلمه nonrectangular

: معنی nonrectangular به فارسی

به اشکالی اطلاق می‌شود که به صورت مستطیل نیستند، به عبارت دیگر چهار ضلع دارند، اما طول و عرضشان برابر نیست.