معنی فارسی nonrectangularly
B1به شیوهای که شکل مستطیل ندارد.
In a manner that is not rectangular.
- ADVERB
example
معنی(example):
کاشیها به شکل غیرمستطیلی چیده شدهاند تا طراحی منحصر به فردی ایجاد کنند.
مثال:
The tiles were arranged nonrectangularly to create a unique design.
معنی(example):
اشیاء میتوانند به صورت غیرمستطیلی قرار داده شوند تا فضا به طور مؤثری استفاده شود.
مثال:
Objects can be placed nonrectangularly to utilize space effectively.
معنی فارسی کلمه nonrectangularly
:
به شیوهای که شکل مستطیل ندارد.