معنی فارسی nonregenerate

B1

غیرقابل بازتولید، عدم توانایی در بازیابی یا تجدید.

Not capable of regeneration or renewal.

example
معنی(example):

برخلاف برخی از گونه‌ها، این گیاه پس از بریدن غیرقابل بازتولید است.

مثال:

Unlike some species, this plant is nonregenerate after being cut.

معنی(example):

ماهیت غیرقابل بازتولید جنگل به این معنی است که نمی‌تواند از قطع درختان بازیابی شود.

مثال:

The nonregenerate nature of the forest means it can't recover from deforestation.

معنی فارسی کلمه nonregenerate

: معنی nonregenerate به فارسی

غیرقابل بازتولید، عدم توانایی در بازیابی یا تجدید.