معنی فارسی nonregeneration

B1

عدم بازتولید، عدم توانایی در ترمیم یا احیای بافت‌ها یا اعضا.

The state or condition of not being able to regenerate.

example
معنی(example):

عدم بازتولید در برخی اندام‌ها می‌تواند به آسیب دائمی منجر شود.

مثال:

Nonregeneration in certain organs can lead to permanent damage.

معنی(example):

این مطالعه بر روی عدم بازتولید سلول‌های عصبی متمرکز بود.

مثال:

The study focused on the nonregeneration of nerve cells.

معنی فارسی کلمه nonregeneration

: معنی nonregeneration به فارسی

عدم بازتولید، عدم توانایی در ترمیم یا احیای بافت‌ها یا اعضا.