معنی فارسی nonregimental
B1غیرنظامی، به وضعیتی اشاره دارد که بدون قوانین یا رویههای سختگیرانه ساخته شده است.
Not adhering to a regimented structure, rules, or system.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ساختار غیرنظامی تیم اجازه خلاقیت بیشتری را میداد.
مثال:
The nonregimental structure of the team allowed for more creativity.
معنی(example):
آنها یک رویکرد غیرنظامی برای حل مسئله ترجیح دادند.
مثال:
They preferred a nonregimental approach to problem-solving.
معنی فارسی کلمه nonregimental
:
غیرنظامی، به وضعیتی اشاره دارد که بدون قوانین یا رویههای سختگیرانه ساخته شده است.