معنی فارسی nonrelational
B1غیررابطه‌ای به معنای سیستمی است که در آن داده‌ها به صورت غیرجدولی و بدون ارتباطات مشخص ذخیره می‌شوند.
Not using a traditional relational database structure, often involving flexible data models.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
یک پایگاه داده غیررابطه‌ای از ساختارهای جدولی سنتی استفاده نمی‌کند.
مثال:
A nonrelational database does not use traditional table structures.
معنی(example):
سیستم‌های غیررابطه‌ای ممکن است در پردازش داده‌های بدون ساختار انعطاف‌پذیرتر باشند.
مثال:
Nonrelational systems can be more flexible in handling unstructured data.
معنی فارسی کلمه nonrelational
:
غیررابطه‌ای به معنای سیستمی است که در آن داده‌ها به صورت غیرجدولی و بدون ارتباطات مشخص ذخیره می‌شوند.
