معنی فارسی nonremedially

B1

به طور غیرجبرانی، به شیوه‌ای که اصلاح یا جبران نمی‌شود.

In a manner that does not seek to remedy or fix the problem.

example
معنی(example):

مساله به طور غیرجبرانی مورد توجه قرار گرفت، با تمرکز بر پیشگیری به جای اصلاح.

مثال:

The issue was addressed nonremedially, focusing on prevention rather than correction.

معنی(example):

آنها به چالش به طور غیرجبرانی نزدیک شدند و به دنبال راه‌حل‌های بلندمدت بودند.

مثال:

They approached the challenge nonremedially, seeking long-term solutions.

معنی فارسی کلمه nonremedially

: معنی nonremedially به فارسی

به طور غیرجبرانی، به شیوه‌ای که اصلاح یا جبران نمی‌شود.