معنی فارسی nonreparable

B1

غیرقابل تعمیر به حالتی گفته می‌شود که چیزی به گونه‌ای آسیب دیده باشد که دیگر نتوان آن را ترمیم یا اصلاح کرد.

Not capable of being repaired or restored.

example
معنی(example):

آسیب به خودروی قدیمی غیرقابل تعمیر است.

مثال:

The damage to the old car is nonreparable.

معنی(example):

او متوجه شد که رابطه پس از دعوا غیرقابل تعمیر شده است.

مثال:

She realized the relationship had become nonreparable after the fight.

معنی فارسی کلمه nonreparable

: معنی nonreparable به فارسی

غیرقابل تعمیر به حالتی گفته می‌شود که چیزی به گونه‌ای آسیب دیده باشد که دیگر نتوان آن را ترمیم یا اصلاح کرد.