معنی فارسی nonresistible

B1

غیرقابل مقاومت به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن فرد نمی‌تواند در مقابل احساس یا انگیزه‌ای خاص مقاومت کند.

Referring to something that cannot be resisted or opposed.

example
معنی(example):

برخی از افراد نیاز غیرقابل مقاومتی به کمک به دیگران در زمان نیاز دارند.

مثال:

Some people have a nonresistible urge to help others in need.

معنی(example):

چشم‌نوازیش غیرقابل مقاومت بود و برای هر کسی سخت بود که نه بگوید.

مثال:

His charm was nonresistible, making it hard for anyone to say no.

معنی فارسی کلمه nonresistible

: معنی nonresistible به فارسی

غیرقابل مقاومت به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن فرد نمی‌تواند در مقابل احساس یا انگیزه‌ای خاص مقاومت کند.