معنی فارسی nonresisting
B1غیرمقاوم به حالتی اشاره دارد که فرد یا شیء بدون مقاومت یا مخالفت عمل میکند.
Describing someone or something that does not resist or oppose.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مواد غیرمقاوم در طول پروژه کار کردن با آنها آسان بود.
مثال:
The nonresisting materials were easy to work with during the project.
معنی(example):
به عنوان یک شرکتکننده غیرمقاوم، او بدون سوال از تصمیمات گروه پیروی کرد.
مثال:
As a nonresisting participant, he followed the group's decisions without question.
معنی فارسی کلمه nonresisting
:
غیرمقاوم به حالتی اشاره دارد که فرد یا شیء بدون مقاومت یا مخالفت عمل میکند.