معنی فارسی nonrevival
B1عدم احیا، به نشانهای اطلاق میشود که چیزی دوباره زنده یا فعال نمیشود.
The state of not being revived or brought back to life.
- NOUN
example
معنی(example):
عدم احیای برنامه به این معنی است که دیگر در فصل بعد برنمیگردد.
مثال:
The program's nonrevival means it will not be brought back next season.
معنی(example):
به دلیل رتبههای پایین، تصمیم به عدم احیای سریال گرفته شد.
مثال:
Due to low ratings, there was a decision of nonrevival for the series.
معنی فارسی کلمه nonrevival
:
عدم احیا، به نشانهای اطلاق میشود که چیزی دوباره زنده یا فعال نمیشود.