معنی فارسی nonrevivalist

B1

غیر احیاگر، به فردی اطلاق می‌شود که به دنبال زنده کردن یا احیای شیوه‌ها یا ایده‌های قدیمی نیست.

A person who does not advocate for the revival of past ideas or methods.

example
معنی(example):

رویکرد غیر احیایی برای پذیرش ایده‌های جدید به جای قدیمی‌ها طرفداری می‌کند.

مثال:

The nonrevivalist approach advocates for embracing new ideas instead of old ones.

معنی(example):

به عنوان یک غیر احیایی، او بر نوآوری به جای روش‌های سنتی تمرکز دارد.

مثال:

As a nonrevivalist, she focuses on innovation rather than traditional methods.

معنی فارسی کلمه nonrevivalist

: معنی nonrevivalist به فارسی

غیر احیاگر، به فردی اطلاق می‌شود که به دنبال زنده کردن یا احیای شیوه‌ها یا ایده‌های قدیمی نیست.