معنی فارسی nonsalubriously

B1

به صورت غیرسودمند، به روشی که باعث آسیب به سلامت یا رفاه شود.

In a manner that is unhealthy or detrimental to well-being.

example
معنی(example):

کارخانه به صورت غیرسودمند فعالیت می‌کرد و موجب آلودگی شد.

مثال:

The factory operated nonsalubriously, causing pollution.

معنی(example):

او در آن زمان‌ها به شیوه‌ای غیرسودمند زندگی می‌کرد.

مثال:

He was living in a nonsalubriously manner during those times.

معنی فارسی کلمه nonsalubriously

: معنی nonsalubriously به فارسی

به صورت غیرسودمند، به روشی که باعث آسیب به سلامت یا رفاه شود.