معنی فارسی nonseasonableness
B1عدم فصلیت به شرایطی اطلاق میشود که با زمان مناسب فصول مغایر است.
The quality or state of being out of season.
- NOUN
example
معنی(example):
غیرفصلی بودن آب و هوا همه را شگفت زده کرد.
مثال:
The nonseasonableness of the weather surprised everyone.
معنی(example):
روشهای باغبانی او به چالشهای غیرفصلی پرداخت.
مثال:
Her gardening methods addressed the nonseasonableness challenges.
معنی فارسی کلمه nonseasonableness
:
عدم فصلیت به شرایطی اطلاق میشود که با زمان مناسب فصول مغایر است.