معنی فارسی nonsculptured

B1

غیرمجسمه‌ای به معنای عدم وجود شکل یا برجستگی‌های هنری در ماده است.

Not shaped or formed into a sculpture; lacking sculptural detail.

example
معنی(example):

هنرمند مواد غیرمجسمه‌ای را برای نصب‌اش ترجیح داد.

مثال:

The artist preferred nonsculptured materials for her installation.

معنی(example):

منظر طبیعی خشن و غیرمجسمه‌ای بود و زیبایی طبیعی داشت.

مثال:

The landscape was rugged and nonsculptured, with natural beauty.

معنی فارسی کلمه nonsculptured

: معنی nonsculptured به فارسی

غیرمجسمه‌ای به معنای عدم وجود شکل یا برجستگی‌های هنری در ماده است.