معنی فارسی nonsculptural
B1غیرمجسمهای، به انواع هنر یا طراحی اطلاق میشود که در آن مجسمه یا اشکال سهبعدی وجود ندارد.
Not related to sculpture; can refer to art forms focusing on two-dimensional works.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این اثر هنری بیشتر غیرمجسمهای بود و به جای آن بر نقاشی تمرکز داشت.
مثال:
The artwork was more nonsculptural, focusing on painting instead.
معنی(example):
طراحیهای او معمولاً غیرمجسمهای است و از سطوح و اشکال مسطح استفاده میکند.
مثال:
Her designs are often nonsculptural, using flat surfaces and shapes.
معنی فارسی کلمه nonsculptural
:
غیرمجسمهای، به انواع هنر یا طراحی اطلاق میشود که در آن مجسمه یا اشکال سهبعدی وجود ندارد.