معنی فارسی nonseminal

C2

غیر بنیادی، به اطلاعات یا آثاری اشاره دارد که تأثیرگذار یا نوآورانه نیستند.

Not groundbreaking or significant; lacking originality or influence in a field.

example
معنی(example):

این تحقیق غیر بنیادی بود و نتوانست بینش‌های جدیدی ارائه دهد.

مثال:

The research was nonseminal, failing to contribute new insights.

معنی(example):

کار غیر بنیادی او توجه چندانی را در جامعه علمی جلب نکرد.

مثال:

His nonseminal work received little attention in the academic community.

معنی فارسی کلمه nonseminal

: معنی nonseminal به فارسی

غیر بنیادی، به اطلاعات یا آثاری اشاره دارد که تأثیرگذار یا نوآورانه نیستند.