معنی فارسی nonsententious

B2

به معنای غیرمفلسفی، اشاره به رویکردی ساده و بی‌پرت و پا است که سعی در گمراه کردن یا عمیق‌تر نشان دادن موضوعات ندارد.

Not pretentious or self-important; straightforward and clear.

example
معنی(example):

او یک سخنرانی غیرمفلسفی ارائه داد که همه آن را قدردانی کردند.

مثال:

He gave a nonsententious speech that everyone appreciated.

معنی(example):

این کتاب به خاطر سبک غیرمفلسفی‌اش ستایش شده است.

مثال:

The book was praised for its nonsententious style.

معنی فارسی کلمه nonsententious

: معنی nonsententious به فارسی

به معنای غیرمفلسفی، اشاره به رویکردی ساده و بی‌پرت و پا است که سعی در گمراه کردن یا عمیق‌تر نشان دادن موضوعات ندارد.