معنی فارسی nonsitting
B1غیرنشسته به فعالیتهایی اشاره دارد که در آن افراد نشسته نیستند و معمولاً با تعامل و تحرک بیشتری همراه است.
Referring to activities or scenarios where sitting is not involved.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
شرکتکنندگان غیرنشسته در کارگاه بیشتر درگیر بودند.
مثال:
The nonsitting participants were more engaged in the workshop.
معنی(example):
فعالیتهای غیرنشسته میتوانند تعامل بهتری را میان اعضای تیم ترویج کنند.
مثال:
Nonsitting activities can promote better interaction among team members.
معنی فارسی کلمه nonsitting
:
غیرنشسته به فعالیتهایی اشاره دارد که در آن افراد نشسته نیستند و معمولاً با تعامل و تحرک بیشتری همراه است.