معنی فارسی nonskeletally

B1

قید مربوط به نحوه‌ای از حرکت یا رفتار که به استخوان‌ها و ساختار اسکلتی مربوط نمی‌شود.

Adverb describing a way of moving or behaving that is not based on skeletal structure.

example
معنی(example):

او به طور غیر اسکلتی حرکت کرد و به محیط انطباق یافت.

مثال:

He moved nonskeletally, adapting to the environment.

معنی(example):

در برخی موارد، حیوانات به صورت غیر اسکلتی رفتار می‌کنند تا از شکارچیان فرار کنند.

مثال:

In some cases, animals behave nonskeletally to elude predators.

معنی فارسی کلمه nonskeletally

: معنی nonskeletally به فارسی

قید مربوط به نحوه‌ای از حرکت یا رفتار که به استخوان‌ها و ساختار اسکلتی مربوط نمی‌شود.