معنی فارسی nonsocietal
B2غیر اجتماعی، به چیزی که به جامعه مربوط نمیشود یا تأثیری بر جامعه ندارد.
Not relating to society or social structures.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تحقیقات او بر تأثیرات غیر اجتماعی تغییرات سیاست تمرکز داشت.
مثال:
Her research focused on nonsocietal impacts of policy changes.
معنی(example):
عوامل غیر اجتماعی میتوانند به شدت بر نتایج اقتصادی تأثیر بگذارند.
مثال:
Nonsocietal factors can greatly affect economic outcomes.
معنی فارسی کلمه nonsocietal
:
غیر اجتماعی، به چیزی که به جامعه مربوط نمیشود یا تأثیری بر جامعه ندارد.