معنی فارسی nonspecification

B1

عدم تعیین یا مشخص کردن ویژگی‌ها یا جزئیات یک چیز، که می‌تواند باعث سردرگمی یا مشکلات شود.

The absence of clear specifications or details.

example
معنی(example):

عدم مشخصات قرارداد منجر به سوءتفاهم‌ها شد.

مثال:

The nonspecification of the contract led to misunderstandings.

معنی(example):

عدم مشخصات در دستورالعمل‌ها می‌تواند منجر به خطا در اجرا شود.

مثال:

Nonspecification in the instructions can cause errors in execution.

معنی فارسی کلمه nonspecification

: معنی nonspecification به فارسی

عدم تعیین یا مشخص کردن ویژگی‌ها یا جزئیات یک چیز، که می‌تواند باعث سردرگمی یا مشکلات شود.