معنی فارسی nonspherically

B1

به شکل غیر کروی، روشی برای توصیف وضعیت یا رفتار اشیاء است که دایره‌ای شکل نیستند.

In a manner that is not spherical.

example
معنی(example):

حباب‌ها به صورت غیرکروی در محلول تشکیل شد.

مثال:

The bubbles formed nonspherically in the solution.

معنی(example):

آنها به صورت غیرکروی در آزمایش برای دستیابی به نتایج بهتر چیده شده‌اند.

مثال:

They are arranged nonspherically in the experiment for better results.

معنی فارسی کلمه nonspherically

: معنی nonspherically به فارسی

به شکل غیر کروی، روشی برای توصیف وضعیت یا رفتار اشیاء است که دایره‌ای شکل نیستند.