معنی فارسی nonspontaneously
B1به طور غیرمترقبه به عملی اطلاق میشود که بدون دخالت یا تصمیمگیری آنی انجام میشود.
Describes an action taken after thought or deliberation rather than immediate reaction.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور غیرمترقبه پیشنهاد را پس از بررسی دقیق قبول کرد.
مثال:
She nonspontaneously accepted the offer after careful consideration.
معنی(example):
تغییرات در محیط بهطور غیرمترقبه به دلیل فعالیت انسانی روی داد.
مثال:
The changes in the environment occurred nonspontaneously due to human activity.
معنی فارسی کلمه nonspontaneously
:
به طور غیرمترقبه به عملی اطلاق میشود که بدون دخالت یا تصمیمگیری آنی انجام میشود.