معنی فارسی nonsporting
B1غیرورزشی، به فعالیتها یا رفتاری اشاره دارد که مرتبط با ورزش نیست.
Not related to or involving sports.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او دیدگاه غیرورزشی نسبت به مسابقات ورزشی دارد.
مثال:
He has a nonsporting attitude toward athletic competitions.
معنی(example):
فعالیتهای غیرورزشی به اندازه ورزشها میتوانند لذتبخش باشند.
مثال:
Nonsporting activities can be just as enjoyable as sports.
معنی فارسی کلمه nonsporting
:
غیرورزشی، به فعالیتها یا رفتاری اشاره دارد که مرتبط با ورزش نیست.