معنی فارسی nonspuriously
B1به طور غیرجعلی، به شیوهای اشاره دارد که واقعی و معتبر است.
In a manner that is not false or deceptive.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور غیرجعلی برای مزایای این طرح استدلال کرد.
مثال:
She argued nonspuriously for the benefits of the plan.
معنی(example):
دادهها به طور غیرجعلی ارائه شد تا وضوح بیشتری داشته باشد.
مثال:
The data was presented nonspuriously to ensure clarity.
معنی فارسی کلمه nonspuriously
:
به طور غیرجعلی، به شیوهای اشاره دارد که واقعی و معتبر است.