معنی فارسی nonsprouting
B1غیرروئیده، به گیاه یا دانهای که رشد نمیکند اشاره دارد.
Not germinating or producing new growth.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
دانههای غیرروئیده برای فصل دیگری ذخیره شد.
مثال:
The nonsprouting seeds were stored for another season.
معنی(example):
گیاهان غیرروئیده میتوانند هنوز در شرایط سخت زنده بمانند.
مثال:
Nonsprouting plants can still survive in harsh conditions.
معنی فارسی کلمه nonsprouting
:
غیرروئیده، به گیاه یا دانهای که رشد نمیکند اشاره دارد.