معنی فارسی nonstick

A2

غیرچسب، به سطوحی اطلاق می‌شود که غذا به آن‌ها نمی‌چسبد و معمولاً در ظروف آشپزی استفاده می‌شود.

Referring to a surface designed to prevent food from sticking during cooking.

adjective
معنی(adjective):

Resistant to sticking.

مثال:

This nonstick cookware is easy to clean.

example
معنی(example):

این تابه سطح نچسبی دارد.

مثال:

This frying pan has a nonstick surface.

معنی(example):

استفاده از ظروف نچسب تمیز کردن را آسان‌تر می‌کند.

مثال:

Using nonstick cookware makes cleaning easier.

معنی فارسی کلمه nonstick

: معنی nonstick به فارسی

غیرچسب، به سطوحی اطلاق می‌شود که غذا به آن‌ها نمی‌چسبد و معمولاً در ظروف آشپزی استفاده می‌شود.